گفتگو با شهاب خدابخش، مدیرعامل کافه‌بازار

در مدح تغییر مسیر
مصاحبه با شهاب خدابخش، مدیر عامل کافه‌بازار

لطفا خودتان را معرفی کنید.

شهاب خدابخش هستم، ورودی کارشناسی مکانیک دانشگاه گیلان، ارشد MBA دانشگاه شریف و دانشجوی انصرافی دکتری مدیریت مالی دانشگاه شهید بهشتی و البته در حال حاضر، مدیر عامل شرکت کافه بازار.

دوران تحصیلی و گذشته‌تان چطور بوده است؟

من متولد سال ۶۷ هستم، در دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان می‌توان گفت اوضاع درسی خوبی داشتم و به درس بسیار علاقه‌مند بودم. سال آخر تلاش زیادی برای کنکور داشتم اما متاسفانه به دلایلی مثل استرس و اضطراب کنکور خوبی ندادم. نتیجه این شد که با رتبه ۲۵۰۰ منطقه یک در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه گیلان قبول شدم و با علاقه زیاد مشغول تحصیل در این رشته شدم.

با وجود این علاقه زیاد چه اتفاقی افتاد که به مسیر درسی در رشته مکانیک ادامه ندادید؟

این مشکل از ترم‌های آخر به چشم آمد، دقیقا جایی که در انتهای دوران کارشناسی متوجه آن شدم که تمامی مواردی که در رشته مکانیک خوانده‌ام و یاد گرفتم، شاید آنچنان در بازار کار برای من کارآمد نباشد و خیلی از مسائل و چالش‌های درسی جذاب موجود در این رشته اصلا در بازار کار مطرح نیستند. علاقه شخصی من هم در حل چالش‌ها و مسائل مختلف خلاصه می‌شد، نه در سر و کله زدن با موضوعاتی که قبلا حل شده‌اند.

با این وجود اگر به گذشته برگردید باز هم رشته مکانیک را انتخاب می‌کنید؟

خیر، اگر دوباره حق انتخاب در مورد رشته دوران کارشناسی داشتم، با توجه به کاربرد رشته‌های مختلف در بازار کار احتمالاً جذب رشته‌هایی مثل مهندسی صنایع و یا کامپیوتر می‌شدم. اما چیزی که باعث خوشحالی من می‌شود، مسائلی هستند که در دوران کارشناسی در رشته مکانیک درگیر آنها می‌شدیم و ذهنمان را تبدیل به ذهن توانمندتری برای حل مسائل کرده است.

پس از فارغ‌التحصیلی مسیرتان را چگونه ادامه دادید؟

پس از اتمام دوران کارشناسی در سال ۸۹، مطالعه برای کنکور ارشد را شروع کردم و به واسطه یکی از دوستانم که در دوران کارشناسی مشغول به تحصیل در رشته مهندسی نفت دانشگاه شریف بود، با رشته MBA آشنا شدم. پس از آنکه در اولین کنکور ارشد نتیجه مطلوبی کسب نکردم به دلیل جذابیتی که دانشگاه شریف و اکوسیستم آن برایم داشت، مجددا کنکور دادم و موفق شدم در رشته MBA دانشگاه شریف پذیرفته شوم.

اولین شغل یا کار اجرایی شما چه بود؟

یکی از نقطه عطف‌های زندگی من، اواخر دوران تحصیلم در رشته MBA بود؛ جایی که با خودم دو دو تا چهارتایی کردم و متوجه شدم با توجه به علاقه خودم به حوزه مالی و جذابیت فضای تکنولوژی و شرکت‌های آی‌تی، احتمالاً فعالیت به عنوان تحلیل‌گر مالی در حوزه تکنولوژی می‌تواند حوزه کاری جذابی برای من باشد، به نوعی تلاش کردم تا با علایقم جمله بسازم! حدود سال ۹۲ بود که با پیشنهادی از سمت شرکت های‌وب، مشغول به کار به عنوان تحلیل‌گر مالی شدم، اولین تجربه کاری جدی خودم را شروع کردم و تا سال ۹۵ که به عنوان مدیر مالی منصوب شدم به فعالیت خودم در شرکت های‌وب ادامه دادم تا اینکه با دریافت پیشنهادی، به عنوان تحلیل‌گر مالی وارد کافه بازار شدم و به نوعی مجدداً در همان جایگاهی که در ابتدای دوران کاری خودم داشتم، قرار گرفتم.


چه چیزی باعث شد تا صفر در کافه بازار را به صد در های‌وب ترجیح بدهید؟

دلیلی که در سال دوم تحصیلم یعنی سال ۹۵ از رشته مدیریت مالی در دانشگاه شهید بهشتی انصراف دادم، آن بود که متوجه تفاوت مشهودی بین جو و اکوسیستم دانشگاه شریف و شهید بهشتی شدم؛ چیزی که می‌دانستم این بود که برای شخص من آورده‌ای ندارد. در دوراهی های‌وب و کافه بازار هم شاید چنین شرایطی را تجربه کردم؛ تفاوت فضای کافه بازار و فرهنگ کاری‌ای که در آن وجود داشت باعث این تصمیم شدند. فرهنگی که در آن انعطاف کاری وجود دارد، فرهنگی که در آن بیشتر از هر چیز به خروجی شما توجه می‌شود. آرامش، احترام و موارد مهم دیگری که در کنار قرار گرفتند و باعث گرفتن این تصمیم شدند.

در کافه بازار چه مسیری داشتید؟

در سال ۹۵ به عنوان تحلیل‌گر مالی شروع به کار کردم تا اینکه در سال ۹۷ یا ۹۸ به سرپرست مالی کافه بازار ارتقا یافتم، پس از آنکه تغییرات ساختاری‌ای در هلدینگ هزار دستان اتفاق افتاد، نهایتاً به عنوان مدیر مالی کافه بازار منصوب شدم، تا اینکه در سال ۱۴۰۰ به عنوان قائم مقام کافه بازار مشغول به کار شدم و با تجربه‌ها و چالش‌های جدیدی سر و کله زدم تا اینکه در ابتدای سال ۱۴۰۲ از من خواسته شد تا به عنوان مدیر عامل کافه بازار فعالیت خودم را ادامه بدهم.

اگر کلام آخر و یا توصیه‌ای برای دانشجویی که در ابتدای راه است دارید، خوشحال می‌شویم بشنویم.