شرکت «توسعه راهکارهای فنی دانا» در سال 94 با تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه خواجه نصیر فعالیت خود را شروع کرد. با این حال، اکنون پس از گذشت 6 سال از آغاز فعالیت این شرکت تنها یک نفر از اعضای شکلدهنده آن باقی مانده است. سعید خداخانی، مدیرعامل شرکت ترفند یکی از مهمترین دلایل این اتفاق را ناشی از مهاجرت میداند.
او معتقد است نهادهای بالادستی در این راستا باید زمینه کار را برای نخبگان کشور فراهم کنند. علاوهبر این، او انتقادات بسیاری به نظام مالیاتی کشور دارد و میگوید دولت از یک طرف برای حمایت از این شیوه کسبوکار به شرکتهای دانشبنیان تسهیلات میدهد اما کارشناسان سازمان امور مالیاتی کشور این تسهیلات را در قالب درآمد فرض میکنند و بابت آن مالیات میگیرند. او معتقد است یکپارچهسازی نظام مالیاتی و نگاه کلان دولت میتواند در این زمینه نقش مناسبی در بهبود شرایط داشته باشد.
در ادامه، گفتوگویی با سعید خداخانی با هدف گرامیداشت کارآفرینان برتر پارک علموفناوری شریف را میخوانید:
ایده شرکت توسعه راهکارهای فنی دانا با نماد تجاری «ترفند» از کجا شکل گرفت؟
تجربهای که پس از چند سال کار با تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاه شریف و خواجه نصیر به دست آورده بودیم ما را به این سمت هدایت کرد که در سال 94 شرکت ترفند را تاسیس کنیم. برای فعالیتهایی که در نظر داشتیم مرکز رشد را انتخاب کردیم و تلاش ما این بود که بتوانیم فضای کار را از مجموعه شریف بگیریم.
سال اول ما در یک اتاق ۲۰ متری مستقر بودیم تا جواز مرکز رشد را دریافت کنیم. زمینه کاری، آن زمان برای ما بسیار مبهم بود و نمیدانستیم تا چه اندازه میتوانیم سهمی از بازار «هایتک» داشته باشیم. بهزودی متوجه شدیم بازار فعالیت ما گستردگی کافی را دارد و به این نتیجه رسیدیم که باید در سال 95 سرمایهگذار جذب کنیم. در نهایت حوزه تجهیزات پزشکی را انتخاب کردیم. سرانجام با صندوق حمایت از سرمایه گذاری زیست فناوری به توافق رسیدیم. از آن سال در حوزه تجهیزات پزشکی به طور مشخص فعالیت کردیم.
بازارسنجی شما به چه شکل بود؟
برخی از قراردادها در آغاز کار کمک کرد که بتوانیم فعالیت خودمان را شروع کنیم. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که باید روی همین موضوع متمرکز شویم. حوزه تجهیزات پزشکی از لحاظ بازارسنجی حوزه جذابی بود. در سال 95 آثار تحریم بر این حوزه مانده بود و تلاش کردیم این مشکلات را برطرف کنیم.
با چه میزان سرمایه کار را شروع کردید؟
در آغاز، فعالیت ما با 400 میلیون تومان شروع شد و از ابتدای سال 96 سرمایه شرکت را به یک میلیارد تومان افزایش دادیم. تا سال 98 جذب سرمایهگذاری مجدد نداشتیم و شرکت را با همان سرمایه توسعه دادیم و تلاش کردیم هزینه جاری شرکت را کاهش دهیم.
ورود به مرکز رشد تا چه اندازه اهمیت داشت و چقدر به شما کمک کرد؟
با توجه به اینکه سرمایه کافی برای شروع کار نداشتیم مرکز رشد کمک بسیاری به ما کرد و توانستیم با فضای مناسبی که مرکز در اختیار ما قرار داد فعالیت خودمان را شروع کنیم. کمک اولیه مرکز رشد باعث شد مسیر بسیار خوبی را پیش ببریم.
آشنایی با مفاهیم اولیه کسبوکار نیز از طریق مرکز رشد شکل گرفت. این کاری نبود که ما بتوانیم بهراحتی انجام دهیم و این مفاهیم به ما کمک بسیار زیادی کرد.
بزرگترین چالشهای کارآفرینی شما شامل چه مواردی میشود؟
بزرگترین چالش ما بحث تیمسازی بود. چالشهای زیادی در داخل تیم بود که بیشتر به دلیل کمتجربگی افراد ایجاد میشد. ما قبل از تاسیس شرکت، موارد بسیاری را نمیشناختیم. اگر آموزش مناسبی در این حوزه دیده بودیم قطعا با چالشهای بسیار کمتری روبهرو بودیم.
هنوز در این حوزه مشکلات بسیاری وجود دارد. ما در کشور برای توسعه کسبوکار نیاز داریم نخبگان را جذب کنیم و برای آنها برنامه داشته باشیم تا علاوه بر هدایت بنگاه اقتصادی بتوانیم به رشد و توسعه کسبوکار نیز فکر کنیم. این کار در ایران بسیار سخت است و نیاز به آموزشهای زیادی دارد. شرایط اقتصادی فشار زیادی به افراد میآورد و این موضوع باعث میشود فعالیتهای کاری سختتر انجام شود. علاوهبر این، بحث مهاجرت در بین نخبگان بسیار جدی است و باید شرایط را بهگونهای اداره کنیم که نخبگان کشور در داخل حضور داشته باشند. نگهداشت سرمایه انسانی مهمترین چالش کارآفرینی است.
چالش بعدی ما حفظ و تضمین کیفیت است. دغدغه نیروی کار با آنچه ما نیاز داریم فاصله معناداری دارد و باید برای این موضوع نیز برنامهریزی دقیقی در حوزه اداره کسبوکار وجود داشته باشد. بازار تجهیزات پزشکی نیازمند کیفیت بسیار بالایی است و حساسیتهای زیادی روی آن وجود دارد. جاانداختن این موضوع در داخل شرکت چالشهای زیادی را به همراه دارد.
یکی از دلایلی که محصول ایرانی اعتبار چندانی در بازار ندارد، فرهنگ تولید است که باعث میشود مباحث مربوط به کیفیت با سهلانگاری پیش برود. محصول ما باید بهعنوان یک محصول باکیفیت در بازار عرضه شود اما فرهنگ تولید اجازه این کار را نمیدهد. در نتیجه، باید روی این موضوع کار بسیاری شود. قضاوت اولیه نسبت به محصول ایرانی منفی است و این موضوع نیز باعث میشود کارآفرینی مسیر سختتری را پیش رود.
در شرایط تحریمی رقیب خارجی خودش را از بازار ایران حذف کرده و این موضوع فضای مناسبی را در داخل کشور به وجود آورده است. اگر محصولات خارجی وارد ایران شوند هم، پشتیبانی مناسبی ندارند و در این فاصله باید محصول داخلی را تقویت کنیم.
شکست کسبوکار پیامدهای منفی دارد و برخی از همکاران بعد از شکستی که خوردیم تقریبا ما را ترک کردند. از 5 نفری که شرکت را راهاندازی کردیم. در حال حاضر فقط من ماندم، برخی از دوستان مهاجرت کردند و برخی دیگر نیز نتوانستند با چالشهای جدید رو در رو شوند.
همه فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف به مهاجرت فکر میکنند. من هم این تفکر را دارم و این یکی از مشکلات بزرگ نخبگان در کشور است. درصد بالایی از فارغالتحصیلان شریف مهاجرت کردند. طبیعتاً مهاجرت به یک کشور با شرایط رفاهی بالاتر همیشه در ذهن فارغالتحصیلان شریف وجود دارد اما من اهل چالش بودم و تلاش کردم یکی از چالشهای کشور را برطرف کنم. به همین دلیل در کشور ماندم. هدف اصلی من از داخل ایران ماندن این بود که دین خود را به کشورم ادا کنم. ما در دانشگاه شریف از بودجه دولتی و مردمی استفاده کردیم و باید فواید این را به جامعه بازگردانیم.
یک شرکت نوپا جز اینکه آینده را بفروشد چاره دیگری ندارد. سرمایه ما محدود است و نمیتوانیم از آغاز شرکت را به شیوه خوبی اداره کنیم. برای همین راهاندازی کسبوکارهای جدید ملزوم این است که افرادی که جذب می شوند سهامدار باشند تا افراد متوجه شوند در آینده شرکت سهیم هستند.
آینده همیشه مبهم است برای همین صرف سهامدار کردن افراد تاثیر چندانی ندارد اما باید برای آینده برنامهریزی و تلاش کرد تا بتوانیم به نیروی انسانی وعده واقعی و مناسب بدهیم.
چقدر از کمکهای دولتی و تسهیلاتی که به شرکتهای دانشبنیان داده میشود استفاده کردید؟
من به برخی از شیوهها انتقاد دارم اما در کل حمایتهایی که میشود تاثیرگذار است و میتوان فعالیت شرکت را با این تسهیلات اداره کرد. طبیعتاً تاثیر قابلتوجهی دارد اما مدیریت منابع نیز اهمیت زیادی دارد. علاوهبر این، نمایشگاهها میتوانند تاثیر قابلتوجهی بر کسب سهم بیشتر از بازار داشته باشند که اکنون نیز این کار در حال انجام است.
برخی از نهادهای دولتی در راستای افقی که برای شرکتهای دانشبنیان در نظر گرفته شده تلاش نمیکنند. در این زمینه به طور مشخص نظام مالیاتی ما دارای مشکلات ساختاری است؛ البته برخی از رویکردهای سازمان امور مالیاتی احتمالاً به دلیل سوءاستفادههایی است که رخ داده اما در کل باید این موضوع را بهدرستی اداره کرد. دولت از یک طرف تلاش میکند از شرکتهای دانشبنیان حمایت کند. از طرف دیگر نظام مالیاتی کشور در برخی موارد این حمایتها را در قالب درآمد میبیند و برای آن مالیات در نظر میگیرد که این موضوع اشتباه است. نظام مالیاتی و نگاه حمایتی دولت باید یکپارچه باشد تا این مشکلات برطرف شود.
پیشنهاد و انتقاد شما به پارک علم و فناوری شریف چیست؟
یکی از کارهایی که پارک میتواند انجام دهد این است که در جذب نیروی انسانی باکیفیت کمک کند. اگر پارک فارغالتحصیلان را با روحیه مناسبی به بازار کار تحویل دهد قطعاً آینده فعالیت شرکتهای دانشبنیان تغییر میکند. علاوهبر این، پارک میتواند با استفاده از برند شریف به ما کمک بسیار زیادی کند. برند شریف در درآمد ما چندان نقشی ندارد و این در صورتی است که برند شریف ارزش بسیار بالایی دارد. ما این انتظار را داریم که با رفتار مناسب دانشگاه صنعتی شریف بتوانیم از این برند در بخش فروش و درآمد استفاده کنیم.