دانشگاه در کنار آموزش و پژوهش و رفع نیازهای صنعت حداقل دو کارکرد دیگر هم دارد؛ یکی ترویج کارآفرینی و توسعه کسبوکار و یکی هم اثرگذاری در جامعه و ادای دین به جامعهای که در آن زندگی میکند. شریف هم اولین دانشگاهی بوده که سعی کرده دانشجوهایش را کارآفرین بار بیاورد و دستشان را از جیب دولت درآورد و در جیب خودشان کند. شتابدهنده شریف، مرکز رشد و پارک علموفناوری و اخیرا منطقه نوآوری شریف هم شکلگیریشان با همین ایده بوده است.
دانشگاه الآن در این زمینه به بلوغ نسبی رسیده و زیستبوم فناوری حول آن خودش را پیدا کرده است، بنابراین حالا وقتش است که دانشگاه ثمره کارش را بچیند و تیمها و شرکتهای رشدیافته عصای دستش بشوند تا بتواند از فرزندان جدیدش هم حمایت کند و آنها را هم به باروری و رشد برساند. رونمایی از مدل انتفاع متقابل دانشگاه و شرکتها در تیرماه سال گذشته در راستای همین موضوع بود. هنوز این مدل یکسالش نشده ولی گفتیم برویم سراغ مهندس دهبیدیپور، رئیس پارک علموفناوری دانشگاه تا ببینیم در این حدودا نه ماه اوضاع از چه قرار بوده است.
در دانشگاه، وزارت علوم و حتی معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری از شکلگیری کسبوکارهای دانشبنیان حمایت میشود. این حمایت مأموریت دانشگاه است یا حتما باید نفعی هم در آینده به دانشگاه برسد؟
بسیاری از افراد طرفدار ایده اول هستند و میگویند حاکمیت مثل آموزش و پژوهش باید برای فناوری هم هزینه کند و در قبال آن مسئولیت دارد. دانشگاه هم تا الان نگاهش همین بوده، یعنی موفقیت فارغالتحصیلان را موفقیت خودش دیده و اگر دانشجویی یک کسبوکار موفق و بزرگی راه بیندازد، دانشگاه این موفقیت را بخشی از موفقیت خودش میبیند و حس میکند در موفقیت دانشجو تأثیرگذار بوده است.
نگاه دوم یک نگاه تکمیلیست، آیا میتوان مکانیزمی درنظر گرفت که دانشگاه درکنار مأموریتش، منفعتی هم کسب کند و بازگشت سرمایهای رخ بدهد. دلیل این نگاه اعتقاد نداشتن به مأموریت نیست، بلکه علت آن است که دانشگاه میخواهد این فضا و اکوسیستم را توسعه دهد. وقتی به دانشگاهها و مراکز علمی غرب نگاه میکنیم، بخشی از موفقیت و سرمایهگذاری دانشگاهها از طریق همین شرکتهای دانش بنیان اتفاق میافتد.
در حال حاضر ما احساس میکنیم که به درجه ای از رشد و بلوغ رسیدهایم که این جریان را دوطرفه کنیم، یعنی دانشگاه مأموریت خودش را نسبت به حمایت از واحدهای فناور انجام دهد و از طرف دیگر شرکتها برنامهای برای توسعه علمی دانشگاه طرحریزی کنند. رسیدن به این هدف ما را به یک بلوغ در راستای فناوری و آموزش میرساند.
حمایت دانشگاه از شرکتهای فناوری چه فایدهای دارد؟
دلیل اصلی آن ماندن جوانان در کشور است.
این مسئله باعث نمیشود که دانشگاه فکر کند اگر من بخواهم به مجموعهای بها بدهم، جنبههای نوآورانه آن ممکن است کمرنگ شود و جنبههای کسبوکاری و تجاری افزایش یابد؟ چرا که مجموعههای دیگر این حمایت دانشگاهها را میبینند و تمایل پیدا میکنند زیرمجموعه تیمهایی شوند که دانشگاهها از آنها حمایت میکند.
مراقبتهای بسیاری از این مسئله میشود. در سال ۹۷ تصمیمگیریهایی در این حوزه انجام گرفت، بهطور مثال:
- گرفتن حق عضویت از شرکتها
- شریک شدن در سود شرکتها براساس میزان سودشان
- دریافت هزینه بهازای ارائه خدمات به شرکتها
در واقع شرکتی که عضو پارک علموفناوری دانشگاه است و از دانشگاه خدمت میگیرد، با یک تیم که در شتابدهنده فعالیت میکند متفاوت است. ما تیمهارا سه دسته کردیم:
دسته اول تیمهایی هستند که در شتابدهند شریف مستقر میشوند. این دسته از تیمها در مدت استقرار از تمام خدمات دانشگاه استفاده میکنند. بهازای استفاده از خدمات اگر به نقطهای رسیدند که سرمایهگذار جذب کنند، «۵ درصد» از سهم سرمایهگذاری را در لحظه سرمایهگذاری در اختیار دانشگاه قرار میدهند. اگر هم به این نقطه نرسیدند مشکلی نیست و بدون پرداخت هیچ هزینهای از خدمات استفاده میکنند.
دسته دوم شرکتهای مرکز رشد هستند. این شرکتها بعد از خروج از مرکز «۱ درصد» درآمد سالیانه خود را به مدت سه سال به دانشگاه اهدا میکنند. موضوع شناسایی سود شرکتها در کشور ما سخت است و به همین دلیل ما سود را کنار میگذاریم و عددگذاری را روی درآمد انجام میدهیم. تمام شرکتهایی که بیشتر از ۲ سال در مرکز رشد میمانند، باید پایبند این عدد باشد البته شرکتهای مرکز رشد که خیلی قدیمی هستند، از این قانون مستثنی شدهاند. درحال حاضر از ۵۶ واحدی که دانشگاه برای مرکز رشد اختصاص داده، ۳۹ شرکت قراردادها را امضا کردهاند. این موضوع برای شرکتهای مرکز رشد ساده است، زیرا این مقدار را باید موقع خروج پرداخت کنند. چرا این مقدار هنگام استخدام دریافت نمیشود؟ چون در بدو ورود فروش شرکتهای مرکز رشد زیاد نیست و درضمن دانشگاه مرکز رشد را محلی برا رشد شرکتها میداند و بعد از رشد شرکت و محصولش هزینه خدماتش را دریافت میکند.
شرکتهای عضو پارک علموفناوری هم دسته سوم هستند. این شرکتهایی باید «۱درصد» از فروش خود را به دانشگاه بدهند و این مقدار هزینه از بدو ورود دریافت میشود.
در طراحی این مدل دانشگاه چند اصل را در نظر گرفته است. اصل اول آن است که در شروع کار ما این مسئله را الزامی و اجباری نمیدانیم که به صورت سختگیرانه اجرا شود و شرکتها به صورت اجباری این قرارداد را امضا کنند. این پیوستن در ابتدا یک امرداوطلبانه بوده و شرکتهای مستقر اگر به صورت داوطلبانه با قرارداد موافقت کنند از آنها تقدیر میشود. اصل دوم هم اعتماد متقابل و سازنده بین دانشگاه و شرکت است، دانشگاه در جزئیات یک شرکت مستقر سرکی نمیکشد.
در واقع برنامه «خدمات متقابل دانشگاه و شرکتها» یک برنامه دوسویه است. دانشگاه میگوید من محلی را برای توسعه و پیشرفت شرکت شما فراهم میکنم و شما هم محلی برای توسعه فناوری دانشگاه خواهید بود. این یک اصل است که دانشگاه نسبت به شرکتهای مستقر اجبار ندارد، مگر آنکه یک شرکت تازه بخواهد در اطراف دانشگاه مستقر شود که دانشگاه در قراردادش شروط موردنظرش را ذکر میکند. همچنین دانشگاه به شرکت اعتماد میکند و در جزئیات احضارنامه مالیاتی دخالت آنچنانی ندارد.
در حال حاضر ۶۲ قرارداد با دانشگاه امضا شده؛ ۷ استارتآپ، ۳۹ شرکت مستقر مرکز رشد و ۱۶ شرکت مستقرد در پارک علموفناوری. البته این آماریست که در طی ۶ ماهی که برنامه به استارتآپها و شرکتها ارائه شده، بدست آمده است. همچنین این ۶۲ قرارداد ۶۰ درصد تمام قراردادهای امضا شده ممکن با دانشگاه بوده است. در گذر زمان هم شرکتها و افراد بیشتری به این طرح خواهند پیوست.
شرکتهای مستقر در ناحیه نوآوری شریف هم مخاطب این طرح میشوند؟
در مرحله اول که عملا سال ۹۸-۹۹ را کاملا پوشش داد، تمرکز را روی کسانی قرار دادیم که در شتابدهنده یا مرکز رشد و یا پارک علمو فناوری مستقر بودند. در گام دوم سراغ شرکتهای ناحیه نوآوری شریف میرویم، زیرا دانشگاه برای این شرکتها هم در حال تأمین خدمات است.
آیا این ناحیه یک ناحیه جغرافیاییست؟
بله، یعنی اگر یک شرکتی بخواهد از خدمات استفاده کند باید در این ناحیه باشد. این شرط لازم است اما شرط کافی نیست، یعنی تمام شرکتهایی که در محدوه جغرافیایی هستند، لزوما جزء پارک محسوب نمیشوند.
این مدل برای دیگر شرکتها که در شتابدهنده، مرکز رشد، پارک علموفناوری و ناحیه نوآوری شریف مستقر نیستند، قابل تعمیم نیست؟
در گام سوم سراغ شرکتهای تأسیسشده بهدست فارغالتحصیلان دانشگاه و حتی کسانی که از دانشگاه انصراف دادهاند که شرکت بزنند، میرویم. در واقع دانشگاه فکر میکند که چه خدماتی برای این شرکتها میتواند فراهم کند و چگونه میتواند از این شرکتها حمایت نماید.
مثلا دانشگاه MIT میگوید فارغالتحصیلان من تابهحال ۲۶۰۰۰ شرکت در دنیا ایجاد کردهاند که این تعداد شرکت ۳٫۳۰۰٫۰۰۰ انسان را استخدام کرده و گردش مالی آنها سالانه ۲۰۰۰ میلیارد دلار است، یعنی اگر خودمان با فارغالتحصیلانمان را یک کشور فرض کنیم، اقتصاد ۱۱ام دنیا خواهیم بود. لذا فارغالتحصیلان فناوری و نه صرفا آموزشی جزئی از خانواده دانشگاه هستند و این نگاه، نگاه ارزشمندی است. البته برای فارغالتحصیلان هنوز به نقطهای نرسیدیم که نقطه اتکایی اعلام کنیم.
هزینه دریافتشده از شرکتها صرف چه میشود؟
۵۰ درصد از این منابع صرف امورات دانشگاه میشود؛ هر نیازی که دانشگاه داشته باشد، آموزشی، پژوهشی، رفاهی و … . ۵۰ درصد هم صرف توسعه برنامههای فناورانه دانشگاه میشود، یعنی توسعه فضای شتاب دهنده، توسعه فضای شرکتهای مرکز رشد، گرنت فناورانه، مدرسه اشتغال و هرچیزی در حوزه نوآوری و فناوری و در ارتباط با معاونت پژوهشی و فناوری و پارک علموفناوری. البته این منابع در اختیار معاونت اداری مالی است و مدیران این حوزه مصادیقش را تعیین میکنند.
بین پارک و معاونت پژوهشی و فناوری سر آن ۵۰ درصد اختلاف یا رقابت پیش نمیآید؟
رقابتی در کار نیست. ما در پارک تلاشمان این است که این منابع صرف برنامههایی شود که بیشتر در داخل دانشگاه است؛ دانشجوها، فضای داخل دانشگاه، گرنت فناوری، TTO. رویکرد پارک مصرف این منابع در داخل مرزهای دانشگاه است. در داخل مرز هم قطعا اختلاف نظر نخواهد بود. اگر کل آن ۵۰ درصد هم از سوی معاونت پژوهشی سیاستگذاری شود، مورد تأیید ۱۰۰ درصدی ماست. هدف این است شرکتها بزرگ شوند و به منفعت برسند و بخشی از این را به دانشگاه بازگردانند تا صرف توسعه تیمهای دیگر شود. مطمئن هم هستیم معاونت پژوهشی وقتی میخواهد برای صرف منابع اولویتگذاری کند، نیازهای شتابدهنده، مدرسه اشتغال، مرکز کارآفرینی، گرنت و… را در اولویت قرار میدهد. ضمن اینکه هنوز در ابتدای کار هستیم و به مرحلهای که اختلاف ممکن است بوجود آید نرسیدهایم. همچنین مشاور هم گرفتهایم و مدلهایی در آوردهایم.
تا الآن چقدر از ناحیه شرکتها به دانشگاه منغعت مالی رسیده است؟
ما عدد را براساس تاریخ ۳۱/۴/۹۹ که موعد تکمیل اظهارنامه مالیاتی شرکتهاست، تخمین میزنیم تا عددی نزدیک به واقعیت داشته باشیم. موضوع این است که ما هنوز به ۳۱ تیر نرسیدهایم و برخی از پرداختیهای شرکتها محقق نشده است. البته برخی شرکتها به حساب دانشگاه واریزی داشتند. دو شرکت پارکی از جمله آنها بودند. عددش هنوز خیلی محدود است ولی اهمیت دارد، چون شروع یک حرکت است. همچنین یک استارتآپی که در شتابدهنده مستقر بود، دو هفته پیش واریزی داشت. تیمی دانشجویی از خدمات دانشگاه استفاده کرده و به مرحله سرمایهگذاری رسیده و سهم پنج درصدی دانشگاه را واریز کرده است، آن هم در این اوضاع اقتصادی و شرایط سختی که کسبوکارها با آن مواجه هستند. در واقع تعهد یک تیم دانشجویی خلاق و فناور در این سطح برای ما خیلی مهم است.
پیشبینی ما برای امسال ۲ میلیارد تومان بوده. اینکه چه درصدی از این مبلغ تا آخر تیرماه محقق شود، برای من در درجه دوم اهمیت قرار دارد. درجه اول استقبال شرکتهاست که ۶۴ درصد شرکتها از این طرح استقبال کردند و به آن پیوستند. آرمسترانگ وقتی قدم اول را روی ماه گذاشت، گفت این قدم اول و گامی کوچک برای حرکتهای بزرگ بشر است. فکر میکنم این گام کوچک که شرکتها امسال برداشتند، مقدمهای برای قدمهای بزرگ بعدیست.
آیا آسیبشناسی شده که چرا بخشی از شرکتها که این طرح را نپذیرفتند و حاضر به امضای قرارداد نشدند؟
بله، به تفکیک بررسی شده است. بعضیها ۱ درصد را زیاد میبینند. میگویند شرکتی هستیم که کلا ۵ درصد سود میکنیم و یک درصد یعنی ۲۰ درصد از سود ما. حرفشان هم منطقیست. عدهای روی عدد مشکل دارند. عدهای روی مدل بحث دارند و میگویند چرا از فروش درصد برمیدارید و بهتر است از سود درصدی را بگیرید. عدهای پیشنهاد اصلاحی دارند. میگویند به جای اینکه درصدی از درآمد و فروش را پرداخت کنیم، خدمتی به دانشگاه ارائه بدهیم. مثلا یک درصد من میشود ۵۰ میلیون، بهجای اینکه پول نقد بدهم. محصول موردنیاز دانشگاه را که تولید میکنم، به دانشگاه بدهم. شرکتی داریم که میگوید من ۱۰۰ میلیون را گرنت فناورانه و SEED MONEY به شرکتهای دیگر بدهم. اتفاقا این نظرات نشان میدهد که مدل ما بعضی جاهایش باید انعطاف نشان بدهد تا مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد.
امکانش هست مبلغ دقیق واریزی تا امروز را بگویید؟
۱۱۰ میلیون و پانصد هزار تومان واریز شده؛ دو شرکت مستقر در پارک علموفناوری و یک استارتآپ.
یکی شرکت پرتو انرژی ایرانیان و یکی هم موسسه تحقیقاتی نور (توان) که احتمالا ضدعفونیکنندههایشان را در دانشگاه دیدهاید، چون بخش زیادی از نیازهای دانشگاه را تأمین میکند. این شرکت علاوه بر مبلغ پرداختی تعداد ۵۰۰ عدد محلول و اسپری ضدعفونیکننده ۷۰ درصد الکل هم به دانشگاه داده. از جمله شرکتهای داروییست و روی ژل رویال هم کار میکنند. استارتآپ هویو هم میتوانست مشمول این قانون نباشد، چون از قبل مستقر بودند و میتوانستد نپذیرند ولی صادقانه عمل کردند و گفتند که ۱ میلیارد و۶۵۰ میلیون تومان ارزشگذاری شدهاند و ۵ درصد آن، یعنی ۸۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را به حساب دانشگاه واریز کردند. این مبلغ بزرگترین درصد واریزی برای این مجموعه است و همین انگیزه ما را برای اطلاعرسانی بیشتر افزایش داد.
درباره شرکتها آخر تیر عدد دقیقش معلوم میشود تا حسابرسی شود. در این شرایط اقتصادی پارک اجاره دوماه را بخشیده و اجاره اسفند را هم آخر خرداد قرار است دریافت کنیم. تسهیلات و تخفیف هم در نظر گرفتهایم، به خاطر همین قدم کوچک شرکتها در این شرایط ارزشمند است. امیدوار هستم درصد بالایی که سه ماه بعد تحقق پیدا کند. البته شرایط کسبوکار و تأثیر شیوع کرونا روی کسبوکار را هم میدانیم و از جمله اصولیست که داریم و اجبار و سختی نمیخواهیم برای شرکتها پیش بیاید.
استارت طرح از چه زمانی خورد؟
پارسال این موقع طرح را نهایی و مصوب کردیم و شرایط اجرایی را درآوردیم، سپس از طرح رونمایی شد و به شرکتها اعلام کردیم. من با تکتک شرکتهای پارکی جلسه گذاشتم و صحبت کردم. به همه گفتم فرض کنید ۲ میلیارد تومن محقق شود. این عدد در بودجه دانشگاه هیچ است و دانشگاه هیچ نیازی به این ۲ میلیارد ندارد. نکته مهم این است که ما در زیستبوم نوآوری به این نیاز داریم. به این فرهنگ نیاز داریم که وقتی من آمدم از زیرساخت زیستبوم استفاده کردم و رشد کردم، شرایط رشد را برای تعداد بیشتری فراهم کنم. دانشگاه تقریبا به حالت پایدار و ثابت رسیده است، یعنی ما نمیتوانیم ظرفیت مرکز رشد را از ۵۰ به ۵۰۰ افزایش دهیم، چون فضا و امکاناتش را نداریم. ظرفیت تیمهای مستقر در شتابدهنده را نمیتوانیم از ۲۰ به ۲۰۰ ارتقا دهیم. اگر بخواهد این اکوسیستم رشد کند، حتما باید از منابع خودش صرف توسعه خودش کنیم. این موضوع الان دارد محقق میشود و این جریان کمکم شکل میگیرد و گسترش پیدا میکند.
بعد از رونمایی از طرح ۲۱ ساعت جلسه حضوری با مدیرعامل شرکتها داشتیم و ۲۷ جلسه با تیمهای شتابدهنده و شرکتهای مرکز رشد، چرا که این مسئله بیشتر از آنکه اقتصادی و فناوری و مالی باشد، فرهنگی و اجتماعیست و از این منظر اتفاق بزرگیست.
دانشگاه چطور نظارت میکند که در این طرح وجه فناورانه تحتالشعاع وجه بازاری و کسبوکاری شرکتها قرار نگیرد؟
اولا پذیرش هر شرکت در پاک تابع ضوابطیست و کمیته پذیرش پارک وقتی درخواست شرکت بررسی میکند، سیاستهای انتفاعی در بررسی نقشی ندارد. کمیتههای پذیرش در شتابدهنده و مرکز رشد و پارک قابلیتهای فنی و نیروی انسانی و توان تجاریسازی تیم را ارزیابی میکنند و هیچ تخفیف و تعلیقی در این معیارها و ارزشها رخ نمیدهد و این معیارها و ارزشها و ضوابط سر جای خودشان هستند و به دقت بررسی میشوند.
فرض کنیم این عدد از ۲ میلیارد به ۲۰ میلیارد رسید، آن هم ۲۰ میلیاردی که دست خود دانشگاه است و به راحتی به آن دسترسی دارد. آن وقت نگرانی ندارید که بحثهای تجاری و مالی پررنگتر از بحثهای فناورانه و نوآوری شود؟ یا مثلا اگر مدیریت پارک عوض شد، ممکن نیست سیاستهای پذیرش در شتابدهنده و مرکز رشد و پارک تغییر کند؟
این اصل را فراموش نکنید که مخاطب شتابدهنده و مرکز رشد و پارک مشخص است؛ تیمهایی که کارشان و فعالیتشان مبتنی بر فناوریست و کسبوکارشان در حوزه فناوریست. بنابراین پارک قرار نیست از سیاستهای اصلی و ریشهای خودش عدول کند و برای کسب منفعت بیشتر سراغ شرکتهایی برود که تجاریتر و بازاریتر هستند و آنها را عضو پارک کند. در این صورت مفهوم پارک دچار تغییر و تحول میشود. پارک جاییست که از شرکتهای فناوریمحور حمایت کند تا رشد کنند و بزرگ شوند. اگر شرکتی فناوری محور و اصل فعالیتش نیست، اصلا مخاطب پارک قرار نمیگیرد که بخواهد درخواست دهد و ارزیابی شود و به عضویت پارک درآید. اینها از جمله اصول اساسی پارک است و این عدد ۲ هزار میلیارد تومان هم بشود، در مخاطبین پارک تأثیری ندارد، چون مخاطبین آن شرکتها و تیمهای فناور هستند و در ضوابط و معیارهای پذیرش هم بیتأثیر است، چون از قبل تعیین شده و تغییری قرار نیست داشته باشد و همان چیزهاییست که قبل از رونمایی از مدل انتفاع هم برقرار بوده.
همچنین این را هم در نظر بگیرید که این کار اثرات ضدبرندش بسیار پررنگ است، یعنی اگر پارک شرکتی را با هدف انتفاع مالی بیشتر پذیرش کند، ضربه بزرگی به برند و حیثیت پارک میخورد و هیچوقت مجموعه به این سمت نمیرود. موضوع صیانت از برند و دستاوردها کلیدیست و در همه تصمیمگیریها موثر خواهد بود. البته اگر یک تیم فناور با قابلیت فنی و نیروی انسانی مناسب به مدل انتفاع اعتقادی نداشته باشد و آن را نپذیرد، باید فکری برای آن کرد و نمیتوان به راحتی از عضویت آن گذشت. به خاطر همین در سالهای اول ما مبنا را بر این گذاشتیم که طرح به صورت داوطلبانه اجرا شود تا زمانی که این طرح به فرهنگ و رویه مرسوم تبدیل شود. البته الآن تیمها و شرکتهایی که میخواهند وارد مجموعه شوند، باید این شرایط را بپذیرند.
این را هم ذکر کنم که در اساسنامه پارک این مسئولیت و این موضوع اصلا نیامده است و طرحی اضافه بر اساسنامه است، یعنی در اساسنامه نیامده که پارک باید از شرکتهای مستقر در آن انتفاع کسب کند. این یک طرح ابتکاریست که فقط در پارک علموفناوری شریف هم اجرا میشود و جای دیگری هنوز به سمتش نرفته است و باید چندسال بگذرد تا بتوان آن را بررسی و سنجش کرد که موفق بوده یا ناموفق.
درمورد استارتآپها این نگرانی وجود دارد که این مدل از نظر سرمایهگذار مطلوب نیست و نگاه منفی به آن دارد، چون درصدی از هزینه سرمایهگذاریاش صرف توسعه کسبوکار نمیشود و برای کنار رفتن شریک قبلی که دانشگاه است خرج میشود. برای این مشکل فکری کردهاید؟
هنگام طراحی این مدل به این موضوع فکر کردیم و حتی با چند VC هم دربارهاش صحبت کردیم و نظرشان را پرسیدیم که ترجیح میدهید دانشگاه به عنوان یک نهاد دولتی سهامدار باقی بماند یا درصدش را بگیرد و کنار برود. سرمایهگذارها مدل دوم را بیشتر ترجیح میدهند که تسویه کنند و شریک دولتی نداشته باشند. همچنین فرض کنید شتابدهنده ما یک مرکز خصوصی بود، آن وقت یا باید سهام به شتابدهنده تعلق بگیرد یا با آن تسویه شود. شتابدهندههای خصوصی در حال حاضر بین ۱۰ تا ۱۵ درصد سهام برمیدارند. از طرف دیگر دانشگاه هم تمایل دارد که سهامدار نباشد، چون یک نهاد دولتیست و کارش بنگاهداری نیست.